دورههای زبان ارمنی
دورهٔ ارمنی باستان یا "گرابار":
این دوره به سه دورهٔ فرعی تقسیم میشود.
دورهٔ ارمنی متأثر از گرابار کلاسیک (نیمهٔ اول سدهٔ پنجم)
در این دوره، گونههای گفتاری و نوشتاری یکی است و گرایشی به سبک آشوری (سریانی) در زبان پدیده آمدهاست که دلیل آن تماس نزدیک میان روحانیون آشوری و ارمنی، ترجمهٔ بعضی از متون آشوری به ارمنی، نزدیکی روابط فرهنگی و مذهبی، و اعزام روحانیون برای تحصیلات عالیه به آن سرزمین بودهاست.
از آثار این دوره میتوان تاریخ ارمنستان، اثر موسی خورنی و تاریخ ارمنستان، اثر قازار پاربتسی را نام برد.
دورهٔ بعد از ارمنی باستان (سدههای ششم تا هفتم)
در این دوره گونه ادبی از گونه گفتاری فاصله بیشتری میگیرد، ولی از تأثیر آن برکنار نیست. علت بهوجود آمدن این فاصله از یک طرف گرایش به سبک و مکتب ادبی یونانی است و از طرف دیگر تضعیف تاثیر زبان نوشتاری بر زبان گفتاری است. از آثار این دوره میتوان از تاریخ، اثر "سبئوس" نام برد.
دورهٔ پیش از ارمنی میانه (سدههای هشتم تا یازدهم)
در این دوره فاصلهٔ مابین زبان ادبی و زبان گفتاری زیادتر شده است و سعی نویسندگان بر این است که از زبان گفتاری دوری جویند و اصالت زبان ادبی "گرابار" را حفظ کنند که این خود نشانه آگاهی آنان است. در این دوره به علت استقرار و استیلای اعراب به مدت دو سده (از سده هفتم تا نهم) در ارمنستان، واژههای عربی وارد زبان ارمنی شده است، ولی در آثار نویسندگان گرایش به کاربرد واژههای یونانی و سبک یونانی هنوز دیده میشود. در این دوره تفاوت بین گونههای زبان ارمنی عمیقتر شده است.
دورهٔ میانه در این دوره زبان گفتاری همپایه زبان ادبی میشود. اساس زبان ادبی دوره میانه گویش ارمنی منطقه کیلیکیه است، لیکن گویشهای دیگر نیز در آن بی تاثیر نبوده است. البته در این دوره، گرابار نیز اهمیت خود را حفظ کرده است. بدین نحو که زبان دوره میانه به عنوان زبان مکاتبات رسمی، احکام دولتی، نوشتههای علمی، هنری، تاریخی و زبان گرابار به عنوان زبان کتابت در مراسم دینی و بعضی از تحقیقات علمی درزمینهٔ فلسفه و منطق بهکار میرود. از نمونههای سبک این دوره میتوان به آثار "ماتئوس اورهایتسی"[۷] اشاره کرد.
کتاب انجیل تذهیبکاریشده
زبان گرابار این دوره را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
الف: سبک نوشتاری گرابار قدیم که گونهای پیچیده و دارای واژههای یونانیِ فراوان است.
ب: سبک نوشتاری جدید که گونهای نسبتاً سادهتر و دارای واژههای جدیدتر است.
دورهٔ جدید زبان این دوره به آشخارهابار[۸] معروف است و زبان ادبی آن زبان ادبی جدید یا "آشخارهابار ادبی" نامیده میشود. در این دوره گرابار منحصر به کتابهای دینی و مراسم مذهبی است. مسروپ تاقیادیان از نویسندگان این دوره و یکی از آثار وی تاریخ ایران است.
الفبای ارمنی را که در حدود ۱۶۰۰ سال از ابداع آن میگذرد و دارای ۳۸ حرف است (دو حرف آخر آن، یعنی O و F بعداً اضافه شدهاست و پیش از آن، O را به شکل Av مینوشتند)، مسروب ماشتوتس در اوایل سدهٔ پنجم ابداع کرد و ازنظر مصوِّتها شباهت زیادی به زبان یونانی دارد.
خط ارمنی از چپ به راست نوشته میشود. بعد از ابداع حروف الفبای ارمنی، ترجمه از متون یونانی و آشوری شروع شد و اولین ترجمهها نیز ترجمههایی از انجیل بود. یکی از ترجمههای انجیل که به یاری سی تن از مترجمان و زبان دانان آن زمان صورت پذیرفت به دلیل کامل و رسا بودن در سطح عالی قرار گرفت و ملکه ترجمهها نامیده شد.
همزمان با ترجمه انجیل، ترجمههای فراوانی از زبان یونانی و سریانی به زبان ارمنی انجام گرفت که متن اصلی تعدادی از آنها امروزه در دسترس نیست و از بین رفته است، در حالی که ترجمه ارمنی آنها موجود است.
در ۱۹۲۰م زبان شناسان ارمنی به پیروی از شعار <<همه چیز باید نو شود>> به منظور آسان سازی املای ارمنی، به فکر تغییر املای این زبان و انطباق خط یا تلفظ بیفتند.
آوانگار بودن الفبای ارمنی دوره باستان از یک نظر نیز بسیار حایز اهمیت است و آن محفوظ نگه داشتن تلفظ درست واژههای فارسی باستان، پهلوی و پارتی است که با واژههای ارمنی هم ریشهاند. این امر کمک بزرگی است برای زبان شناسان ایرانی که در تحقیقات خود به دنبال یافتن تلفظ درست واژههای فارسی باستان یا پهلوی و پارتی هستند که به فارسی کنونی نرسیده یا صورت آنها تغییر یافته است.
ترجمه متن انگلیسی ، ترجمه فارسی به انگلیسی ، ترجمه متن فارسی به انگلیسی
:: بازدید از این مطلب : 308
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0